کد مطلب:313517 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:177

ضمانت و شفاعت
در كتاب دارالسلام مذكور است:

یكی از تلامیذ صاحب ریاض گفت: والده ی یكی از اهل علم در تهران فوت كرده بود، جنازه اش را به كربلا آوردند تا دفن كنند. هنگامی كه وی جنازه ی مادر را دید، متوجه شد كه دماغ او شكسته است. چون از سبب آن سؤال كرد؟ گفتند: تابوت از بالای اسب بر زمین افتاد و دماغ او شكست. فورا جنازه را برای طواف به حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام آورد و عرض كرد: آقا، نماز مادرم صحیح نبود، شما شفاعت كنید كه او را عذاب نكنند، من ضامن هستم كه پنجاه سال نماز او را بدهم بخوانند. این را گفت و جنازه را دفن نمود.

مدتی گذشت، شبی در خواب دید مادرش را بر درختی آویخته و می زنند.

گفت: چرا مادر مرا می زنید؟!

گفتند: ابوالفضل العباس علیه السلام حكم فرموده است. گفت: آخر برای چه؟!

گفتند: اگر می خواهی وی نجات یابد، فلان مبلغ را بده تا او را نزنیم. چون از خواب بیدار شد و اجرت پنجاه سال نماز استیجاری را به قرار مرسوم آن زمان حساب كرد، دید مطابق با همان مبلغ است كه در خواب گفته اند! لذا آن وجه را به نزد صاحب ریاض، مرحوم آقا سید علی طباطبائی، برد كه ایشان بدهند برای مادرش نماز بخوانند. [1] .

در این خواب، عبرتی است برای توجه به حقوق الهی و ترك مسامحه در ادای آنها، برای هر كه به دیده ی اعتبار در آن نگرد. [2] .


[1] شخصيت حضرت ابوالفضل عليه السلام: صفحه ي 65.

[2] دارالسلام نوري: ترجمه ي آيت الله كمره اي، جلد 2 صفحه ي 241.